شرط اجتهاد
پیش نیاز اجتهاد
شهید، پس از آنکه اجتهاد را در لغت به «تحمل سختی و دشواری» و در شرع به دو معنای «ملکه و نیروی توانایی بخش بر استنباط احکام شرعی از ادله تفصیلی» و «کار استنباط» (=استدلال) تعریف میکند، حفظ و فهم آیات الاحکام قرآن و یا دست کم فهم مقتضیات و معانی آن آیات را که شمار آنها به حدود پانصد آیه میرسد، از شرایط رسیدن به مقام استنباط و اجتهاد قلمداد میکند، چنان که در کتاب قضا، از جمله شرایط قضاوت را اجتهاد و توان استنباط احکام شرعی میداند و تحقق اجتهاد را در گرو آگاهی به دانشهای گوناگون، از جمله دانش تفسیر قرآن برشمرده میگوید:
«والمعتبر من الکتاب الکریم معرفته ما یتعلق بالاحکام و هو نحو من خمسمأه آیه اما بحفظها او فهم مقتضاها لیرجع الیها متی شاء.» (شهیدثانی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه،1/277)
«آنچه از قرآن کریم دانستن آن برای مجتهد لازم است، آگاهی به آیات مربوط به احکام میباشد که حدود پانصد آیه است؛ به این شیوه که آن آیات را حفظ باشد و یا مقتضی و مفاهیم آن آیات را بداند که هر زمان خواست، بدانها مراجعه کند.»
ادله استنباط و اولویت قرآن
هر مجتهدی برای استنباط حکم شرعی از مصادر و منابع آن، ناگزیر از داشتن مکانیسم و اولویت بندی آن منابع است. شهید ثانی، روش استنباط احکام از ادله و منابع و نیز جایگاه و ترتیب مصادر احکام را بدین گونه ترسیم میکند:
«فطریق معرفه الاحکام التی لا تکون ضروریه ان یراجع اولاً الکتب الفقهیه، فما ذکروا فیه بالاجماع فهو اجماعی وما اختلفوا فیه فلابد من رده الی اصله ومأخذه. فان ثبت حکمه من الکتاب العزیز بطریق النص او بطریق الاجتهاد فهو المراد و الا فلیرجع الی السنه النبویه او الامامیه ... و ان لم یوجد الحکم فی الکتاب و لا فی السنه لا صریحاً و لا بالاجتهاد و التفریع فیرجع الی ادله العقل من برائه الذمه و الاصل و الاستصحاب.» (شهید ثانی، مجموعه رسائل، 2/776-768)
«راه شناخت احکام غیر بدیهی آن است که در گام نخست به کتابها و منابع فقهی مراجعه میشود، پس اگر حکمی اجماعی بود همان است، اما اگر درباره حکمی میان علما اختلاف بود، باید آن را از منابع و مآخذ سراغ گرفت، پس اگر حکم آن موضوع از قرآن، چه به گونه صریح و یا از راه کار بست اجتهاد و استنباط به دست آمد، مراد حاصل شده است، در غیر آن به سنت نبوی و یا سنت معصومان:مراجعه میشود. چنانچه حکم یک موضوع در قرآن و سنت به هیچ یک از دو شیوه صریح و یا اجتهاد و تفریع فروع بر اصول به دست نیامد، نوبت به ادله عقلی همچون برائت ذمه، اصل و استصحاب میرسد.»
رهآورد آنچه آمد، این است که شهید گذشته از آنکه دانش تفسیری و علوم قرآنی را از شرایط و بایدهای رسیدن به مرتبه اجتهاد میشمارد، قرآن را در جایگاه نخست منابع استنباط احکام نظری جای میدهد و اجتهاد را مستلزم تلاش و تحمل سختی و دشواریهایی میداند که ممکن است در فهم متون و منابع دینی از جمله قرآن رخ دهد.
منبع: سایت پژوهش های قرآنی
تهیه و تنظیم: فریادرس گروه حوزه علمیه