متکلم، مفسر، فقیه، اصولی، شاعر و ادیب، علامة مجاهد محمد جواد بلاغی در سال 1282ق.[1] ( به نقل آغا بزرگ تهرانی از خود ایشان) در نجف اشرف چشم به جهان گشود
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
9d

ولادت

اساتید و شاگردان

تألیفات

ويژگيهاي شخصيتي علامه بلاغي

جهاد علامه بلاغي

آخرین هجرت

ولادت

متکلم، مفسر، فقيه، اصولي، شاعر و اديب، علامة مجاهد محمد جواد بلاغي در سال 1282ق. ( به نقل آغا بزرگ تهراني از خود ايشان) در نجف اشرف چشم به جهان گشود. پدرش شيخ حسن بلاغي، چنانکه علامه در نامه اي به صاحب اعيان الشيعه مي نويسد، از اهل علم و دانش بوده است. خانواده بلاغي از خانواده هاي مشهور به فضل و علم، و اجداد او همه از مردان علم و ادب شناخته شده است که از جمله آنها مؤلف کتاب مشهور تنقيح المقال است.

علامه بلاغي در زادگاهش، به خوشه چيني معارف از محضر بزرگان حوزه علميه نجف اشرف پرداخت. دروس مقدماتي را در آنجا فرا گرفت و در سن 24 سالگي (1306ق) به کاظمين رفت و شش سال ( تا سال 1312ق) در آنجا ماند. در اين مدت به خاطر ارتباط با پيروان اديان، مذاهب و مکاتب مختلف، با افکار آنها آشنا شد. در سال 1312ق. به حوزه نجف برگشت. دوره اقامت دوباره علامه در نجف 14 سال به درازا کشيد؛ سپس علامه راهي شهر سامرا شد تا در حوزه درس مجاهد بزرگ، ميرزاي شيرازي توشه علم و عمل را به نهايت برساند و با الهام گيري از آن مرد بزرگ، جهاد مقدسش را شروع کند. او ده سال در سامرا ماند و در اين مدت به تحقيق و تأليف پرداخت و بخشي از آثار گران سنگ خود را در اين شهر نگاشت، تا اين که اين شهر به دست نيروهاي انگليسي اشغال شد. از اين رو ايشان دوباره به کاظمين رفت، در آن¬جا مبارزه عملي خود را براي آزادي کشور عراق از دست اشغالگران آغاز نموده، علما و مردم مسلمان عراق را به جهاد بر ضد اشغالگران، دعوت کرد و بدين گونه در انقلاب استقلال عراق نقش آفريني کرد. پس از دو سال مبارزه و جهاد بر ضد استعمار انگليس به شهر نجف برگشت و تا پايان عمر به جهاد علمي خود ادامه داد و از ارکان دين اسلام در برابر مخالفان مسيحي، يهودي، مادي-گراها و فرقه هاي انحرافي قاديانيه، بهائيه و بابيه، وهابيه دفاع کرد و نيز علوم اسلامي را تبيين و ترويج نمود.

اساتید

عالم بزرگ و نو آور در مکتب شماري از دانشمندان زبده جهان اسلام و تشيع پرورش يافته و از خرمن دانش آنها بهره برده است که در ذيل نام چند تن از آنان را ميآوريم:

1. فقيه و محقق عاليقدرحاج آقا رضا همداني

2. علامه بزرگ سيد محمد هندي

3. فقيه محقق و اصولي نام آشنا، ملا محمد کاظم خراساني، مؤلف کتاب «کفاية الاصول»

4. فقيه، اصولي و رجالي بزرگ شيخ طه نجف

5. فقيه و مجاهد بزرگ، آية الله العظمي ميرزا محمد تقي شيرازي رهبر انقلاب استقلال طلبانه عراق

علامه بلاغي در شمار نابغه هايي است که نقش بر جسته اي در تاريخ علم داشته است،چه بسيارگره هاي علمي که به دست ايشان گشوده شده است.

تألیفات

از علامه بلاغي در حوزه هاي مختلف علوم اسلامي: فقه، اصول، تفسير، کلام وعقايد؛ و اديان و مذاهب آثار پر ارج باقي مانده است که به بيش از شصت کتاب و رساله ميرسد. در اين مختصر نام بردن همه آنها ممکن نيست. در اينجا به نام بردن کتابهايي مي پردازيم که از ايشان در موضوعات اديان، فرق و مکتبهاي ماديگري نگارش يافته است:

1. الهدي الي دين المصطفي (در دوجلد).

2. الرحله المدرسية او المدرسة السيارة.

3. اَعاجيب الاکاذيب.

4. التوحيد و التثليث.

5. داعي الاسلام و داعي النصاري.

6. رسالة في الرد علي ينابيع الاسلام.

7. المسيح و الاناجيل.

8. رسالة في الرد جرجيس سايل و هاشم العربي.

9. نصايح الهدي.

10. الشهاب.

11. المصابيح.

12. الرد علي الوهابية.

13. دعوي الهدي الي الورع في الافعال و الفتوي.

14. انوار الهدي.

ويژگيهاي شخصيتي علامه بلاغي

علامه بلاغي الگوي بزرگ براي همه کساني است که انگيزه حقيقت طلبي و حق خواهي دارد، در اينجا به گوشه اي از ويژگيهاي بارز ايشان اشاره ميکنيم. يکي از ويژگيهاي ايشان اخلاص در نيت و عمل بود. اين ويژگي به گونه اي ظهور و نمود داشت که ايشان راضي نميشد نامش بر کتاب هايش نوشته شود، و همواره مي گفت: «هدفي جز دفاع از حق ندارم برايم تفاوت نميکند که به نام من باشد يا نام کسي ديگر، ويژگي ديگر تواضع و فروتني ايشان است، با اين که يکي از بزرگترين شخصيتهاي جهان اسلام بود وسايل مورد نياز زندگي اش را خودش تهيه ميکرد. براي خريد ضروريات زندگي به بازار ميرفت و به کسي اجازه نميداد به ايشان کمک کند.

ويژگي ديگر، تلاش علمي کم نظير او است، به گونه اي که در روزهاي پاياني عمر که از بيماري سختي رنج ميبرد از تحقيق و تأليف دست نکشيد. در نامه اي به سيد محسن امين در باره تفسير قرآن کريم، ميگويد: « آنچه مرا وادار ميکند به سرعت دادن در تفسير قرآن، ضعف جسماني، بسياري بيماريها و تنها بودن در جستجو، تصحيح روايات، نوشتن نامه ها و انجام دادن امور معاش است. اين را بيان کردم به اميد دعاي شما براي توفيقم»

 ويژگي ديگر پرداختن به مسايل ضروري علمي، پيش انداختن آنها نسبت به کارهايي که کمتر مورد نياز جامعه است، به همين جهت گاه ميشد که در هنگام انجام کاري از آن، دست مي کشيد به کاري که مهمتر از آن بود، مشغول ميشد.در آخرين نامه اش به سيد محسن امين از اين که اهل علم از پرداختن به کارهاي ضروري و مورد نياز زمان، کوتاهي ميکنند، شکايت ميکند.

جهاد علامه بلاغي

علامه بلاغي در عصري مي زيست که مسلمانان يکي از دشوارترين دوره هاي تاريخ شان را تجربه ميکردند. در اين دوره جامعه اسلامي با مشکلات گوناگون دروني و بيروني درگير بود، از يک سو بيشتر کشورهاي اسلامي در اشغال و استعمار غربيها بود، آنان با استفاده از زور و تواناييهاي نظامي خود بر ارکان حياتي کشورهاي اسلامي سيطره پيدا کردند و از سوي ديگر مردم مسلمان در غفلت، اختلاف، ناداني به سر مي بردند و به لحاظ علمي نسبت به جوامع غربي در وضعيت اسفناکي قرار داشتند. مهاجمان غربي با استفاده از اين اوضاع آشفته، تلاش گسترده اي را براي از بين بردن هويت ديني و فرهنگي مسلمانان آغاز کردند، به اين منظور مبلغان مسيحي به سراسر سرزمينهاي پهناور اسلامي پراکنده شدند و با بهره گيري از قدرت سياسي و تبليغاتي استعمارگران هم کيش شان، به خدشه دار کردن و از بين بردن مباني فکري و باورهاي ديني مسلمانان پرداختند. در اين جهت دروغها و شبهه هاي بسياري را درباره اسلام و پيامبر اعظم اسلام  صلي الله عليه و آله  نشر کردند تا اعتقاد جامعه اسلامي را نسبت به دين و باورهاي ديني شان متزلزل و زمينه تسلط فرهنگي و سياسي شان را براي هميشه فراهم کنند.

در برابر اين حرکت ويرانگر، در جهان اسلام شماري از مصلحان بزرگ ظهور کردند. آنها تلاش هايي را در برابر تهاجم و شبيخون فرهنگي سياسي غرب انجام دادند. اصلاح گراني مانند سيد جمال الدين افغاني (1254-1314ق) که مبارزة سختي را براي بيداري جهان اسلام انجام داد و در راه تحقق اين آرمان  به بيشتر  سرزمين هاي اسلامي سفرکرد، و در همه جا بانگ بيداري سرداد. مرد ديگري که به اين جهاد مقدس پرداخت، شاگرد و هم رزم سيد جمال، شيخ محمد عبده(1266-1323ق) بود.

در ميان اين مصلحان بيدار، علامه مجاهد، امام بلاغي، خطر اصلي براي جامعه اسلامي را از بين رفتن هويت فرهنگي و ديني مردم مسلمان احساس کرد. و اينکه اگر هويت ديني- فرهنگي جوانان مسلمان از بين برود، ديگر استقلال سياسي هم اين مشکل را جبران نمي-کند، اين همان چيزي بود که استعمارگران بعد از سيطره طولاني دريافته بودند که تا باورهاي ديني مسلمانان استوار و تسخير نا پذير باشد، آنها به هدفهاي خود نميرسند؛ از اين رو با تمام توان به نشر افکار و عقايدي پرداختند که اين دژ محکم (دين اسلام) جامعه اسلامي را با شبهه افکني و نشر دورغ ويران کنند.

مجاهد سترگ ما، با مشاهده اين وضعيت دشوار، در برابر اين خطر و توطئه ايستاد؛ از اين رو همه ابزارهاي لازم براي دفاع از اسلام و پيامبر گرامي آن را فراهم نموده در اين راه تا پايان عمر به عنوان سرباز فداکار براي اسلام خدمت کرد.

اقدامات ايشان را در اين راستا، ميتوان اينگونه دسته بندي کرد:

1. شناسايي مکتب هايي که دين مقدس اسلام و آموزه هاي آن را مورد حمله قرار ميدادند؛ ايشان در اين بررسي دشمنان اسلام را در آن دوره، سه گروه عمده دريافتند: مسيحيت و يهوديت؛ مادي گراها؛ و فرقه هاي انحرافي که در درون دنياي اسلام با کمک استعمار پديد آمده بودند، که عبارتند از: بابيه و بهائيه، قاديانيه و وهابيت.

2. مجهز شدن به ابزارهاي دفاع و مبارزه با انها؛ از اين رو ايشان، براي اينکه در ميدان مبارزه فکري با برهان محکم وارد شوند، باکوشش بسيار به جز زبان مادري (عربي) زبانهاي عبري، انگليسي و فارسي را فراگرفت. در اين راه زحمتهاي فراوان کشيد و براي ياد گيري زبان عبري با شماري از يهوديها در بغداد ارتباط و دوستي برقرار نمود.

3. مطالعه عميق و گسترده در باره يهود و مسيحيت با استفاده از منابع اصيل خود آنها، و گردآوري اطلاعات گرانبها از منابع آنها، در ابطال عقايد شان و اثبات حقانيت اسلام و نبوت پيامبر اعظم صلي الله عليه و آله.

4. مواجهه عالمانه و برهاني با شبهه ها، پرسشها و دروغ پردازي هاي آنها در باره اسلام و رسول خدا - صلي الله عليه و آله  ايشان در اين عرصه چنان با قدرت و منطق محکم وارد شد و به همه شبهه ها، اعتراضها و دروغ پردازي ها پاسخهاي عالمانه همراه ادب و اخلاق داده، برتري منطق اسلام را نمايان کرد. روش عالمانه و منطقي ايشان و حل کردن بسياري از مشکلات علمي به دست ايشان موجب شد، شهرتش بيشتر مراکز تحقيقي جهان را فرا بگيرد و دانشمندان براي دريافت پاسخ پرسشهاي شان، در مسايل اديان و اسلام از اروپا و غير آن، به ايشان مراجعه کنند. نگاه به رساله هاي به جا مانده از ايشان که در پاسخ به پرسشهاي فرستاده به ايشان نگاشته اند اين حقيقت را روشن ميکند.

5. همچنين در برابر گروه هاي ماديگرا و فرقه هاي انحرافي درون عالم اسلام با جديت مبارزه نمود وبا زبان و قلم به نقد و رد ديدگاهها و ادعاهاي آنها پرداخت و نيز از مبارزه عملي در برابر فرقه هاي انحرافي دست نکشيد، روزي که شنيد فرقه گمراه بهائيت محلي را در «کرخ»به نام «حظيره» براي خود ساخته اند تا پايگاهي براي نشر عقايد انحرافي شان در ميان مسلمانها باشد با مراجعه به محاکم و پيگيري آن؛ محل مورد نظر را از تصرف آنها خارج و به مسجدي اسلامي تبديل کرد.

6. افزون بر نقد و رد انديشه هاي ضد دين اسلام، به نشر اين آثار گرانبها اقدام کرد و نيز آنها را به دست مسلمانان و جوانان مسلماني که در معرض اين تهاجم فرهنگي غرب قرار داشتند، رساند. در اين راه براي استفاده هرچه بيشتر مسلمانان غير عرب زبان از اين منابع؛ شماري از کتابهاي خود را به فارسي و انگليسي ترجمه نمود، از مسلمانان هم خواست به نشر اين کتابها بپردازند.

آخرين هجرت

سر انجام اين قهرمان اسلام و تشيع پس از عمري جهاد و تلاش براي پيروزي حق و حقيقت، شب دوشنبه بيست و دوم شعبان 1352ق. نداي حضرت دوست را لبيگ گفت، و مرغ جانش به سراي ابدي پرکشيد. بدين سان دين اسلام و پيامبر اعظم  صلي الله عليه و اله- يار و ياور بزرگي را از دست داد.  مسلمانان در اندوه فراق مصلح بزرگ، خورشيد روشنگر حقيقت گريستند، حوزه علميه نجف در غم استوانه دانش، پارسايي، جهاد و... غرق در اندوه شد. دانشمندان، اديبان شعرهاي سوزناک در فقدانش سرودند. پس از تجليل با شکوه در صحن بارگاه پيشواي حق جويان و حق خواهان، امام علي- عليه السلام- به مام خاک سپرده شد. پروردگارا! پاداش بهترين مجاهدان راه حق را به او بده!


منبع: سايت دين گستر

تهیه و تنظیم: فریادرس گروه حوزه علمیه