حدیث اخلاص(1)
اشاره
شخصیّت انسان بستگى به درجات معنوى و ملكات اخلاقى او دارد. علم و دانش هنگامى ثمربخش و موجب نورانیّت است كه همراه فضایل و ارزشها و آمیخته با تهذیب و رشد معنوى و اخلاقى باشد و گرنه حجاب خواهد شد.
حضرت آیة اللّه ستوده از نظر تقوا و عمل، از انسانهاى ممتاز به شمار مىآمد. پارسایى و وارستگى و مقیّد بودن به آداب اسلامى و انجام وظیفه، اصول نخستین و همیشگى زندگى او را تشكیل مىداد؛ به طورى كه شخصیّتهاى بزرگ، او را به این عنوان مىشناختند؛ آن گونه كه این جمله به زبانها افتاد و معروف شد: «ستوده به راستى ستوده است.»
آقاى ستوده حدود بیست سال قبل فرمود: «جسمم در این دنیا است؛ ولى روحم در جاى دیگر است.» و یك بار در درس فرمود: «در همه عمرم دروغ نگفتهام.»
در زیر نمونه هایی از فضیلت ها و ویژگی های اخلاقی این فقیه مهذب وارسته را ذكر می كنیم:
اخلاص
بسیارى از شاگردان حضرت آیت الله ستوده معتقدند: «آنچه استاد ستوده را با همه مقامات علمى، از نظر ما بزرگ جلوه مىداد، اخلاص و بندگى او در درگاه پروردگار و ارادات او به اهل بیت پیامبر (ص) بود.»
ایشان همیشه مىفرمود: «توكل به خدا و ذكر را فراموش نكنید.» حضرت آیت الله ستوده تمام اعضا و جوارحش، خوابش، بیدارىاش، نگاهش و همه اعمالش براى خدا بود.
به طلبهها اكیدا نصیحت مىفرمود: «به دنبال دنیا راه نیفتید. با توكل به خدا و رعایت اخلاص، انجام وظیفه كنید تا دنیا به دنبال شما بیاید. بدانید كه هرگاه وقتش فرا رسید، مواهب دنیا به شما مىرسد.
اینجانب در خانهاى مستأجر بودم، صاحب خانه روزى آمد و گفت: مدت اجاره به سر آمده، خانه را خالى كنید. من به سراغ خانه دیگر رفتم و اجاره كردم و به آن جا منتقل شدم. بعد از یك ماه همان صاحب خانه اول به منزل ما آمد و در را زد، رفتم در را باز كردم.
او گفت: حاج آقا! من مىخواستم خانه را تعمیر كنم، تعمیر كردم. بیا این كلید آن خانه است، این خانه را به شما واگذار كردم مال خودتان باشد.»
مورد دیگر این كه: «یكى از تجّار متدیّن (مرحوم آقاى حاج یداللّه رجبیان) مسجدى عظیم در كنار مدینة العلم قم به نام مسجد امام حسن (ع) ساخت و براى آن خیلى خرج كرد. روزى نزد من آمد و گفت: حاج آقا! این مسجد را مىبینى، من ساختهام.
گفتهام نصف ثواب آن مال شما باشد. در حالى كه من هیچ كارى در مورد این مسجد انجام ندادهام.»
بنابراین اگر كارها از روى اخلاص باشد و ما به سوى معنویات برویم، دنیایمان نیز خوب خواهد شد.
وظیفه شناسی
آیة اللّه ستوده، تنها به انجام وظیفه خویش مىاندیشید و هیچگاه تحت تأثیر عوامزدگى و جو سازى دیگران قرار نمىگرفت. او با توجه به توانایىهایش، مهمترین وظیفه و تكلیف خود را در تدریس و درس و بحث فقه و اصول آل محمد (ص) مىدانست و در انجام آن دریغ و كوتاهى نمىكرد.
با توجه به این كه تدریس علمى او آمیخته با تدریس اخلاق و تقوا بود، كردار و گفتارش، درس عملى خودسازى براى تربیت شاگردان محسوب مىشد. همیشه رضاى خداوند را در نظر مىگرفت. اخلاص ممتازى داشت و تقوا و اخلاص را با تعهد و قداست آمیخته بود.
مرحوم عالم ربّانى آیة اللّه حاج شیخ مرتضى حائرى(م 1406 ق) به ایشان اصرار داشت كه درس خارج شروع كند؛ اما ایشان قبول نمىكرد؛ مىگفت:
«وظیفهام همین درس و بحث سطوح است كه انجام مىدهم.» و مىفرمود: «آنچه رابه حسب ظاهر، وظیفه و تكلیف تشخیص دادهام، عمل كردهام و اگر این درسها به طور عمیق خوانده شود، پایههاى درس خارج استوار خواهد شد.»
وقت شناسى
خصوصیت آشكارى كه در استاد ستوده وجود داشت و با روح او عجین و درآمیخته بود، همّت بلند و پىگیر، نظم و برنامهریزى و احترام به وقت خود و دیگران بود.
او همه اوقات شبانه روزى خود را به طور منظم و خداپسندانه و سازنده، با برنامهریزى دقیق، تنظیم كرده بود و با استقامت و مجاهدت و ریاضت، اجرا مىكرد. نماز شب و تهجّد، نماز جماعت، اقامه جماعت در مساجد متعدد، درسهاى پى در پى براى طلاب، رسیدگى به امور خانه و بیرون خانه و... همه را مو به مو بر اساس برنامهریزى و نظم صحیح، انجام مىداد؛ تا سر حدّ توان مرد كار و تلاش بود.
یكى از شاگردان او مىنویسد: استاد ستوده، در مَدرس زیر كتابخانه مدرسه فیضیه، تدریس مىفرمود. یك روز اندكى دیرتر به مجلس درس آمد. معلوم شد در آن روز دختر كوچكش از دنیا رفته است.
از شاگردان در مورد دیر آمدنش معذرت خواست و فرمود:
«فرزندم از دنیا رفته است و در حالى كه جنازهاش در وسط اطاق خانه قرار دارد، خودم را براى درس و بحث رساندم...».
او براى اوقات طلاب ارزش فراوان قائل بود و از تعطیلى درس پرهیز مىكرد. یكى از شاگردانش مىگوید: روزى برف سنگینى باریده بود و هوا بسیار سرد بود.
به یكى از دوستان گفتم: «شاید امروز درس استاد ستوده تعطیل باشد.» دوستم گفت: «خیر، اگر سنگ هم ببارد، استاد ستوده درس را تعطیل نمىكند.» با هم به درس رفتیم، دیدیم استاد براى تدریس آمده است. و حتّى ایشان در روز درگذشت همسرش نیز درس را تعطیل نكرد.
تدریس او با مطالعه درسها، روزى هشت ساعت كار مىبُرد. او تدریس را به همین منوال ادامه داد تا چند سال قبل از فوتش، كه بر اثر عارضه شدید چشم و كهولت سن دیگر نتوانست تدریس كند.
استاد ستوده این پشتكار در تدریس را از استاد بزرگش آیة اللّه العظمى بروجردى (ره) آموخته بود. وقتى كه در مصاحبهاى از او خواستند تا خاطرهاى از آقاى بروجردى بیان كند، فرمود: «در یك هواى سرد زمستانى شخصى به محضر آیة اللّه بروجردى رفت و عرض كرد: چون هوا سرد است به درس نروید و اگر هم مىروید، پوستین بپوشید.
آقا فرمودند: «مىروم و عباى تابستانى هم مىپوشم.» ایشان آن روز به درس آمدند، در حالى كه عباى تابستانى پوشیده بودند.
منابع :
كتاب ستارگان حرم
مجله حوزه
تهیه وفرآوری: علی فریادرس گروه حوزه علمیه