تبیان، دستیار زندگی
مأمون از امام رضا (ع) سؤال کرد: آقا! مگر نمی گویید که انبیا معصومند؟ چرا حضرت موسی فرمود: هذا من عمل الشیطان. امام رضا (ع) می فرماید: یعنی این صحنه را شیطان ساخت؛
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

روح  انسان، جولانگاه شيطان
4j7'f

برگرفته از بیانات حجةالاسلام میرباقری

نقل مي کنند مرحوم زنوزي - يکي از علماي معروف - مشغول ذکر شده بود. عبادات و رياضات خاصي داشت. کم کم چشمش باز شده بعد از مدتي که خوب به اين امور مأنوس شده بود صدايي شنيده بود که گفت: تو حالا رسيدي، واصل شدي، اهل يقين شدي؛ ديگر نبايد نماز بخواني. ايشان گفته بود: پيغمبر فرموده تا آخرين لحظه نماز بخوان. من تا آخرين لحظه نمازم را مي خوانم. به او گفته بود: اگر بخواني اين هم از تو گرفته مي شود. گفته بود: گرفته شود. همش پريد و شد يک آدم عادي. مي تواند به آدم بدهد و پرده را از جلو چشم آدم بردارد.

اگر ما بخواهيم بهره اي از فرمايشات معصومين ببريم، بايد افق هايي که مد نظر داشته اند روشن شود تا زمينه درک حقايق کم کم به دست بيايد. بر همين اساس بود که حادثه بعثت خاتم الانبياء (ص) مهم ترين حادثه اي است که در اين دنيا در مسير رسيدن به اهدافي که خداي متعال در خلقت بشر داشته رخ داده است

البته شيطان و سرمايه گذاري هاي شيطان در اين مسير از بزرگترين سرمايه گذاري ها بوده است. مطمع شيطان همان جايي است که انسان بخواهد از مقام عبوديت خداي متعال خارج شود. به هر نحو که باشد، شيطان استفاده مي کند و اين را براي دوري انسان از خداي متعال وسيله قرار مي دهد.

در روايتي مي خوانيم که حضرت آدم به خداي متعال عرضه داشت: خدايا تو شيطان را مانند خون که در همه اندام و اعضاي انسان نفوذ دارد در وجود ما نفوذ دادي؛ يعني مي تواند فکر انسان و قلب انسان و اوهام و خيالات انسان را تحريک کند و هوس در انسان برانگيزد. لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ [1] وَ لَأُمَنِّيَنَّهُمْ [2] اين زينت دادن و جلوه دادن کار کمي نيست. معنايش تصرف در روح و قلب است که پسند انسان ها را تغيير مي دهد. اين کار مهمي است

شيطان، نگاه انسان را عوض مي کند

شيطان اين مرز از قدرت را دارد که زيبا ديدن آدم را عوض کند. چون انسان طالب جمال هاست اگر درک و احساسش از زيبايي عوض شد همه انتخاب هايش عوض مي شود. انسان انتخاب مي کند که متناسب با زيبايي هاست. اگر درکش را از زيبايي عوض کرد، انتخابش هم عوض مي شود.

فرض کنيد اگر دنيا در برابر انسان جلوه و زينت دارد طبيعي است که انسان دنيا را انتخاب کند، ولي همه جمال هاي واقعي به خداي باز مي گردد. خداي متعال انسان را طالب اين جمال ها قرار داده، ولي شيطان بر آن جمال ها پرده بياندازد. زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنينَ وَ الْقَناطيرِ الْمُقَنْطَرَةِ [3]مي فرمايد: اين امور دنيايي اين محبوب ها در نظر انسان زينت داده شده اند. يکي از راه هاي تصرف، زينت دادن هاست.

فرزندان شيطان

شيطان به خداي متعال عرضه داشت: خدايا درمقابل اين بندگي هايي که تا حالا کردم چيزي بده. تقاضاهايي هم که اجابت شد. او گفت: خدايا هيچ انساني متولد نشود مگر اينکه در مقابل او بيش از او به من فرزند بدهي .

چهره هاي مختلف شيطان

در روايات چهره هاي مختلفي از شيطان ذکر شده که در جاهاي مختلف ظهور مي کرده است. اين قدرت را هم خداي متعال به او داده که چهر ه هاي مختلف به خود بگيرد. به شکل زن و مرد، پير و جوان و  حتي حيوانات.

بزرگي مي فرمود: در جمرات عقبه مشغول رمي جمار بوديم. شيطان با تمام وجود ظاهر شد. با هم درگير شديم . دست من از بالا تا پايين کبود شد.

ايشان در جاي ديگر مي فرمود :حرم امام رضا مشرف بوديم. حال خوشي بود. از حرم بيرون مي آمديم. ديدم کسي نشسته. چادري انداخته روي سرش و تکدي مي کند. گفتم صدقه اي به او بدهيم. همين که رفتم پول را بدهم گفت: ما شما را دوست مي داريم. دانستم او کيست. گفتم: خدا لعنت کند تو و کسي که تو را دوست بدارد.

باز بزرگواري نقل مي کردند: فلان کس نماز شب هاي عجيبي در مدرسة فيضيه مي خواند. شبي از آن سوي فيضيه آمده بود داخل حجره. گفته بود اگر فردا شب بخواني چنين و چنان سرت مي آورم. بيچاره فردا شب که مشغول شده بود دوباره شيطان آمده بود. مي گفت صيهه اي کشيده بود که بنده خدا غش کرده بود. از شب بعد ترسيدو متارکه کرد.

شيطان چگونه حضرت آدم را فريب داد

در روايت مي خوانيم حضرت موسي(ع) وقتي به آسمان رفتند، برخوردي با حضرت آدم داشتند. گفتند: اين چه بلايي بود بر سر ما آوردي؟ حضرت آدم فرمودند: فرزندم! مرا سرزنش نکن. من خودم حسرت زده اين کار هستم. بعد از چهره و قسم هاي شيطان سخن گفت که او اين قسم را خورد: وَ قاسَمَهُما إِنِّي لَكُما لَمِنَ النَّاصِحينَ [4] به خدا قسم خورد که اگر خير مي خواهي بايد ميوه اين درخت را بخوري. با اين چهره که آمد، باور نمي کردم دروغ بگويد. با اينکه خداي متعال فرموده: وَ قُلْنا يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَ كُلا مِنْها رَغَداً حَيْثُ شِئْتُما .....[5]

نفوذ شيطان از طريق خيرخواهي و مصلحت انديشي

انسان با تمام وجود خيال مي کند که شيطان خير آدم را مي خواهد. او به گونه اي صحنه را مي چيند که آدم گول مي خورد. حضرت فرمودند: از صميمي ترين دوستتان هم پرهيز کنيد. بزرگي مي فرمود: چه بسا شيطان از زبان بهترين دوست آدم در قالب خيرخواهي سر آدم را کلاه مي گذارد. البته تأمل مي خواهد. آدمي که اهل تأمل باشد، گاهي اوقات تصميمش را گرفته ومي خواهد کاري انجام دهد؛ امشب بايد به مشهد امام رضا برويم. همه چيز مهياست. کسي انگار در گوش آدم مي خواند، هوا سرد است. اگر بروي خانواده ات را چه مي کني؟

داستان حضرت موسي(ع) و کمک کردن به مرد بني اسرائيلي

خداي متعال حضرت موسي را براي چه برگزيده؟ وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسي [6]من تو را براي خودم انتخاب کردم. مي خواهم جزو انبياء اولوالعزم باشي. بايد بساط فرعون را برهم بزني. اين مطلب رو خوب هاي عالم فهميدند، بدهاي عالم هم فهميدند. فرعون هم فهميد. حضرت موسي (ع) در کاخ فرعون بزرگ شد. کم کم بني اسرائيل فهميدند که اين همان آدمي است که نجاتشان به دست اوست. فرعوني ها هم فهميدند. هنوز مطلب رو نشده، ولي شواهد براي هر دو طرف آشکار است. حضرت مجبور شدند مصر را رها کنند.

قرآن مي فرمايد: وَ دَخَلَ الْمَدينَةَ عَلى حينِ غَفْلَةٍ مِنْ أَهْلِها فَوَجَدَ فيها رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلانِ هذا مِنْ شيعَتِهِ وَ هذا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغاثَهُ الَّذي مِنْ شيعَتِهِ عَلَى الَّذي مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسى فَقَضى عَلَيْهِ قالَ هذا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبينٌ[7]در حالي که مردم شهر در حال غفلت بودند، وارد شهر  شد. لذا فرموده مواظب باشيد آن موقع که همه غافلند شما غافل نباشيد. دست کم دو رکعت نماز بخوانيد. شب که همه در حال غفلت بودند، وارد شهر شد. همين که وارد شهر شد ديد سرباز فرعون با يکي از بني اسرائيل مشغول جنگند. دوست ازاو کمک خواست؛ گفت: يا موسي! مي بيني گريبان مرا گرفته. حضرت خواست آنها را  جدا  کند. مشتي به قبطي زد. با همين مشت کار او تمام شد و مرد.

فردا شب هم ديد همين آدم که ديشب سر يه مسأله کوچک درگير شده بود باز هم درگير شده. حضرت موسي گفتند:  إِنَّكَ لَغَوِيٌّ مُبينٌ[8] هنوز مسأله ديشب حل نشده به دردسر  دوباره انديشدي؟  همين که حضرت موسي به طرفش رفت، خيال کرد حضرت موسي مي خواهد او را بزند؛ گفت: همين طور که ديروز آن سربازرا کشتي، امروز مي خواهي من را بکشي. همين رفيق، موسي را لو داد. حضرت مي فرمايد: هذا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبينٌ.[9]

تفسير ماجراي حضرت موسي(ع) از زبان امام رضا(ع)

مأمون از امام رضا (ع) سؤال کرد: آقا! مگر نمي گوييد که انبيا معصومند؟ چرا حضرت موسي فرمود: هذا من عمل الشيطان. امام رضا (ع) مي فرمايد: يعني اين صحنه را شيطان ساخت؛ نه اينکه حضرت موسي معصيت کرد. آن کسي که طرفدار فرعون بود بايد کشته مي شد و خونش هدر بود. اما شيطان اين آدم را مي شناسد و در کمين اوست. مي داند پيامبر اولوالعزم است. مي خواهد قبل از اينکه وقت نبوت حضرت موسي برسد کارش را يکسره کند. مي خواهد جوري برايش نقشه بکشد  که در شرايطي خيرخواهانه و دفاع از دوست، او را خرج يک سرباز صفر کند.

آن دوست اگر طرفدار حضرت موسي بود، وقتي کارش گير مي افتاد حضرت موسي را لو نمي داد. شيطان سر اين دوست را کلاه گذاشت و در قالب جنگ هواي نفس او را تحريک کرد. شيطان خوب مي فهمد که حضرت موسي بايد بمانند و به بعثت برسند و کار فرعون را يکسره کنند.

هدف غايي شيطان، مسدود کردن صراط مستقيم

شيطان اگر بتواند ريشه درخت را درمي آورد و اگر نتواند، از کمر و اگر نتواند شاخه هايش را مي برد. باز هم اگر نتواند، ميوه اش را مي زند. گاهي هم ممکن است آفت به جانش بياندازد. مومن متهجد نماز شب خوان با اخلاص را با عجب دام هايي گرفتار مي کند. راه هاي مختلفي هم بلد است.

قرآن مي فرمايد:  شيطان به خداي متعال عرضه داشت که از دست راست مي آيم، از دست چپ مي آيم، از پيش رو مي آيم، از پشت سر مي آيم، تمام راه ها را امتحان مي کنم. لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقيمَ[10] فقط يک راه درست هست. سر آن يک راه درست مي ايستم و با بقيه کار ندارم.

در روايت مي خوانيم صراط مستقيم صراط علي است. يعني شيطان از بقيه خيالش راحت است. مستقيم  بر سر راه ولايت علي (ع) مي نشيند.

الهام غيبي، يکي از راه هاي شناخت شيطان

خدا قدرت مخفي شدن، وسوسه کردن در لباس هاي مختلف،  آرزو انداختن و ترساندن را به شيطان داده است. اين ها سلاح هاي اوست. اين ها بهره هايي هستند که خدا به او داده است. چرا داده؟ اين جزو سنت هاي اين عالم است.

ما در مقابل آن چه که خدا به شيطان داده چه داريم؟ ما چگونه مي توانيم با مکايد شيطان درگير شويم؟ چگونه مي توانيم با اين دام ها و شگردهايي که شيطان دارد، او را بشناسيم؟ الهاماتي به انسان مي شود که الهام غيبي است.

نقل مي کنند مرحوم زنوزي - يکي از علماي معروف - مشغول ذکر شده بود. عبادات و رياضات خاصي داشت. کم کم چشمش باز شده بعد از مدتي که خوب به اين امور مأنوس شده بود صدايي شنيده بود که گفت: تو حالا رسيدي، واصل شدي، اهل يقين شدي؛ ديگر نبايد نماز بخواني. ايشان گفته بود: پيغمبر فرموده تا آخرين لحظه نماز بخوان. من تا آخرين لحظه نمازم را مي خوانم. به او گفته بود: اگر بخواني اين هم از تو گرفته مي شود. گفته بود: گرفته شود. همش پريد و شد يک آدم عادي. مي تواند به آدم بدهد و پرده را از جلو چشم آدم بردارد.

________________________________________

[1] . الحجر : 39

[2] . النساء : 119

[3] . آل عمران : 14

[4] . الأعراف : 21

[5] . البقرة : 35

[6] . طه : 41

[7] . القصص : 15

[8] . القصص : 18

[9] . القصص : 15

[10] . الأعراف : 16

[11] . مع الركب الحسينى(ج 6)/محمدامين اميني/ 224/كلام حول السيدة رقية .....  ص : 221

[12] . فرهنگ عاشورا/جمعي ازنويسندگان/176/3. رجزها و شعارها .....  ص : 175

[13] . مقالات/ جمعي ازنويسندگان/ 809 /9. زيارت ناحيه مقدسه .....  ص :


تنظیم برای تبیان گروخ حوزه علمیه

منبع سایت مبلغان