تبیان، دستیار زندگی
مطلب پیش روی برخی از نکاتی است که درباره «دعا» از میان کلمات مرحوم آیت الله العظمی محمدتقی بهجت استخراج شده است و تقدیم علاقمندان می گردد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دعا در کلام آیت الله العظمی بهجت (ره)
(g,*

بسم الله الرحمن الرحیم

مطلب پیش روی برخی از نکاتی است که درباره «دعا» از میان کلمات مرحوم آیت الله العظمی محمدتقی بهجت استخراج شده است و تقدیم علاقمندان می گردد.

چگونه دعا کنیم؟ (1)

چگونه می شود کاری بدون مقدمات و شرایط انجام گیرد؟ اگر می خواهید دعا کنید و واقعا دعا و خواستن از خدا باشد، دعا تشریفاتی دارد؛ اگر می خواهید از ناحیه دعا به جایی برسید، زبان حالتان این باشد: تسلیم خدا هستیم، هر چه بخواهد بکند، بنا داریم عمل به وظیفه بندگی کنیم؛ آیا با این حال خدا ما را به دست گرگ می دهد؟! او می تواند تمام مصیبت های اهل ایمان را تدارک و جبران کند و لو خراش و خدشه ای باشد. در صورت روشنایی [راه و تکلیف]، راه بروید و اگر روشن نبود عصا را به زمین بکوبید و احتیاط کنید.

شرایط استجابت دعا (2)

جهت دعا این امور لازم است:

1. ثنا و تعظیم و تمجید ساحت مقدس حضرت حق (تبارک و تعالی)

2. اقرار به گناهان و اظهار ندامت از آن که تقریبا به منزله توبه یا ملازم آن است

3. صلوات بر محمد و آل محمد علیهم السلام که وسیله و واسطه فیض هستند

4. بکاء و گریه، اگر نشد تباکی و لو خیلی مختصر

و بعد از این ها درخواست حاجت که در این صورت، بر آورده شدن حاجت برو و برگرد ندارد.

البته اگر این مطالب (یعنی ثنا و تعظیم و تمجید، اقرار به گناهان و اظهار ندامت از آن، صلوات بر محمد و آل محمد علیهم السلام، بکاء و گریه و حاجت خواستن) در سجده باشد مناسب تر است و تأثیر بکاء در این میان به جایی می رسد که در عمل امّ داود و نیز در قنوت وتر آمده است: «فَإنّ ذلک علامة الإجابة (3)؛ این نشانه مستجاب شدن دعاست» و در اذن دخول زیارت ائمه اطهار علیهم السلام وارد شده است: «فهو علامة القبول و الإذن (4)؛ این علامت اذن [دخول و قبولی] است.»

دعا کنیم که توفیق حال دعا را پیدا کنیم (5)

اگر شرایط دعا جمع باشد، استجابت دعا حتمی خواهد بود. البته استجابت به این معنا نیست که تا دعا کردیم فورا نتیجه اش را ببینیم -مانند ماجرای سید بن طاووس رحمه الله که در حرم حضرت امیر علیه السلام در مورد فرماندار ظالمی نفرین کرد و همان جا دعایش را فهمید و فرمود سه روز دیگر از بین می رود- بلکه گاهی استجابت بعد از دعای خاص خالص و مخلَص می شود که جزء اخیرِ علت تامه است. ما باید دعا کنیم تا توفیق حال دعا را پیدا کنیم.

آیت الله بهجت

قرآن، دعا و ذكر فضایل اهل بیت دافع و رافع بلاها (6)

در روایت دارد كه: «گاهى مؤمن به همّ و غم مبتلا مى‏شود، چون در جاى دیگر روى زمین، مؤمنى به همّ و غمّ گرفتار شده است.»  این ارتباط روحى مؤمنان را مى‏رساند. چنان كه قرآن دافع و رافع بلا و غم است، ذكر فضایل اهل بیت علیهم ‏السّلام نیز چنین است. چنان كه دعا، هم دافعِ بلا است و هم رافع.

بنابراین، ما باید پیش از آمدن بلا بر سر مؤمنین و نیز براى رفع بلایا بعد از آمدن آن، دعا كنیم، و دعا كردن با صبر در برابر بلا منافات ندارد؛ زیرا ما را به بى صبرى دعوت نكرده ‏اند.

احساس احتیاج به دعا براى مؤمنان (7)

در بسیارى از بلاد، اهل ایمان و شیعه (8) گرفتار هستند.

آیا مى شود همان گونه كه به هنگام گرسنگى و تشنگى، به آب و نان احساس احتیاج مى كنیم بلكه بیشتر از آن، براى رفع گرفتارى هاى اهل ایمان احساس احتیاج به دعا براى آنان بكنیم؟!

یعنى دعایمان به اندازه اى باشد كه رافع بلا و گرفتارى هاى آنان گردد، و همراه با عدد و شرایط مخصوص، و دعاى تائب باشد.

دعا به نحو تعدد مطلوب (9)

دعاهای وارده در امکنه و ازمنه خاص (10)، اختصاصی نیست، به گو نه ای که نتوان در وقت و یا جای دیگر خواند؛ بلکه این گونه دستورها به نحو تعدد مطلوب است. بنا بر این می شود دعا را در غیر آن زمان و مکان خواند.

دعا کردن به زبان همه اهل ایمان (11)

خوب است انسان دعاها را به زبان همه اهل ایمان (احیاء و  اموات آنان) بخواند و مضامین آن ها را برای همه بخواهد.

عدم منافات حزن، دعا و گریه با تسلیم (12)

« إِنَّما یَرْحَمُ اللّه مِنْ عِبادِهِ الرُّحَماءَ (13)؛ خداوند، به بندگان مهربان خود رحم مى كند.»

حزن، دعا و توسّل با تسلیم و رضا به قضاى الهى منافات ندارد.

نقل شده است كه رسول خدا ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ در سوگ فرزندش ابراهیم و نیز براى حضرت جعفر و حمزه ـ سلام اللّه علیهم ـ گریه كردند، بلكه دستور گریه براى حضرت حمزه در روایات آمده است. (14)

در محضر بهجت

جواز دعا در نماز (15)

عامّه دعا کردن در نماز را محال و حرام و بدعت می دانند، حتی ابوحنیفه از امام صادق علیه السلام سؤال می کند که آیا این کار جایز است؟ و امام علیه السلام می فرماید: بله. ابن حنبل می گوید: خواندن دعاهایی که در قرآن آمده است نزد من محبوب تر است، مانند ربنا هب لنا من أزواجنا و ذریاتنا قرة اعین و اجعلنا للمتقین اماما و امثال آن

استاد ما [شیخ محمد حسین اصفهانی رحمه الله] می فرمود: دیگران از همین دعا ها و انشاءها به مقاماتی رسیده اند، و ما در امکان و استحاله آن بحث می کنیم که آیا مانند إیاک نعبد و إیاک نستعین و نیز اهدنا الصراط المستقیم اگر به قصد دعا خوانده شود قرائت نیست و اگر قرائت و حکایت باشد قصد دعا و انشاء با آن نمی شود و یا این گونه نیست؟ لذا بعضی گفته اند: باید قرائت را به نحو حکایت خواند نه به نحو انشاء؛ بنا بر این که جمع بین حکایت و انشاء را قبول نداشته باشند، از باب امتناع جمع بین اراده إخبار و إنشاء از یک لفظ در یک استعمال.

دعایى از امام صادق علیه السّلام جهت استخلاص (16)

یكى از خلفاى جور یك نفر شیعه را به اعدام محكوم كرده بود و مى خواست او را به دار بیاویزد. در همان لحظه نامه اى به خطّ امام صادق ـ علیه السّلام ـ به او رساندند كه در آن دعایى بود كه براى استخلاص او نوشته شده بود، به این صورت:

«یا كآِئنا قَبْلَ كُلِّ شَىْ ءٍ، وَ یا كآِئنا بَعْدَ كُلِّ شَىْ ءٍ، یا مُكَوِّنَ كُلِّ شَىْ ءٍ، أَلْبِسْنِى دِرْعَكَ الْحَصِینَةَ مِنْ شَرِّ جَمِیعِ خَلْقِكَ (17)؛ اى خدایى كه پیش از هر چیز بوده اى و بعد از هر چیز هستى و همه ى اشیا را به وجود آورده اى، آن زره مصون و محفوظ خود را كه انسان را از شرّ تمام مخلوقاتت محافظت مى كند، بر من بپوشان.»

وى مى گوید: آن را خواندم و تأثیر كرد و آمدند و مرا باز كردند و آزاد نمودند.


تنظیم و فرآوری: رهنما، گروه حوزه علمیه


پی نوشت ها:

(1) در محضر آیت الله العظمی بهجت، ج1، ص241

(2) در محضر آیت الله العظمی بهجت، ج1، ص343 و344

(3) بحار الانوار، ج95، ص404؛ اقبال الاعمال، ص663

(4) بحار الانوار، ج97، ص211؛ البلد الامین، ص275؛ مصباح المتهجد، ص719

(5) در محضر آیت الله العظمی بهجت، ج2، ص382

(6) پایگاه اطلاع رسانی آیت الله العظمی بهجت

(7) همان

(8) مانند شهرهاى شیعه نشین عراق ، پاکستان و افغانستان

(9) در محضر آیت الله العظمی بهجت، ج1، ص21

(10)  مانند دعاهای وارده در مقام های مسجد کوفه، سهله، صعصعه؛ دعاهای رجب و شعبان و رمضان

(11)  در محضر آیت الله العظمی بهجت، ج1، ص21

(12) در محضر آیت الله العظمی بهجت، ج1، ص21

(13) بحار الانوار، ج79، ص101؛ مستدرك الوسایل، ج2، ص460؛ مسكّن الفوائد، ص105

(14) موضوع گریه ى رسول خدا صلّى اللّه علیه وآله وسلّم در سوگ فرزندش ابراهیم سلام اللّه علیه در منابع زیر آمده است: من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 177؛ وسائل الشیعة، ج 3، ص 280 و 281؛ مستدرك الوسائل، ج 2، ص 460 و 462؛ بحار الانوار، ج 22، ص 151؛ ج 79، ص 76 آمده است. و گریه ى آن حضرت در سوگ جعفر طیّار ـ سلام اللّه علیه ـ در منابع زیر ذكر شده است: مستدرك الوسائل، ج 2، ص 358؛ بحار الانوار، ج 21، ص 56؛ ج 79، ص 92. براى اطّلاع از موضوع گریه ى رسول خدا ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ در سوگ حمزه ـ سلام اللّه علیه ـ و نیز دستور گریه ى آن حضرت در سوگ ایشان، ر.ك: مستدرك الوسائل، ج 2، ص 384؛ بحار الانوار، ج 20، ص 98؛ ج 79 و 92؛ اعلام الورى، ص 85؛ مسكّن الفؤاد، ص 107

(15)  در محضر آیت الله العظمی بهجت، ج2، ص425

(16)  پایگاه اطلاع رسانی آیت الله العظمی بهجت

(17)  مدینة المعاجز، ج6، ص178؛ بحارالانوار، ج92، ص225