تبیان، دستیار زندگی
به : محضر دانشمندنى كه دانشهایش را با عمل بدانها عینیت مى بخشد. اما بعد برادرم ! ترا به تقوا و كشیك نفس سفارش مى كنم زیرا تقوا راه نجات و عامل رستگارى است . هیچ كارى بدون تقوا پذیرفته درگاه ربونى نشود .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دستورالعملی از آیت الله آقا  نجفی
عبادت

به نام خدا و به يارى او. حمد و سپاس او راسزد . درود بى پايان و سلام پى درپى بر بهترين آفريدگان خدا محمد صلى الله عليه و آله و فرزندان پاك و معصوم او باد

.از: محمدتقى بنده اى كه به رحمت بى انتهاى بى نياز مطلق سر تاپا نيازمنداست .

به : محضر دانشمندنى كه دانشهايش را با عمل بدانها عينيت مى بخشد. اما بعد برادرم ! ترا به تقوا و كشيك نفس سفارش مى كنم زيرا تقوا راه نجات و عامل  رستگارى است . هيچ كارى بدون تقوا پذيرفته درگاه ربونى نشود  .

تقوا را پلكانى بسيار و منزلگاههاى والايى است كه جز: يكتاپرستان مخلص محو شدگان در حق، پيروزمندان برهواهاى نفسانى و شايستگان درگاه الهى بدان نرسند.

سكوى پرش به آن مقامات و درجات : توكل  به حق  وگسستن از غير او؛ پيوستن به حق و فروتنى در راه خدا و در برابر خداست بگونه اى كه نفس خود را نبيند مقامات او را نگيرد و کسب  موقعيت  نزد مردم را به چيزى نينگارد؛ خاستگاه بديها را خود بداند و همه خوبيها و نيكوييها را تفضل حق شمارد  .

آگاه باش ! خدا را بندگانى است كه به مقام ولايت رسيده اند آنان بهشتيان را در بهشت جاودان می بینند و دوزخيان را به دوزخ در شكنجه . گويا صحيفه عرش ربوبى را نظاره مى كنند در حالى كه بساط حسابرسى بر پا و خلايق براى محاسبه محشور شده اند .

ولى خدارا مى نگرند در حالى كه طومار آسمانها در جانب راست اوست يعنى صحيفه اعمال بشراز آدم تا پايان عالم نزداوست و با نور الهى اش قيامت را سود مى رساند و در مواقف وايستگاههاى حسابرسى : ميزان و صراط ايستاده است بهشتيان را به بهشت و جهنميان را به دوزخ رهنمون مى كند. آنان به عين اليقين و حق اليقين 12 نداى : [ الملك يومئذ لله] [ كل شيى هالك الاوجهه] و[ كان الله و لم يكن معه شيى] را مى شنوند در همين دنيا تماشاگراين حقايق اند .

آنان سيطره مطلق[ واحد] [ احد] حق را بر همه هستى با چشم دل يافته اند جز به او تمسك نجويند. و جزازاو واهمه نكنند و آغاز و فرجام خود و همه هستى را جز به او نبينند. آنان بى آزار پاك نفس و سبك خواسته اند.

مدتى كوتاه بر رنجهاى دنيا بردبارى و پايدارى ورزند و راحتى طولانى روز واپسين را به دست آورند.

در سكوت شب با عزمى پولادين در پيشگاه خدا نيايشگرانند. سيلاب اشك از خوف پروردگار بر گونه هايشان جارى است . با خداى خود عشق كرده و در رهايى جانهايشان از غير حق نستوه اند.

ولى در روز عالمانى بردبار و خوبانى خدا مدارند و خشيت الهى بسان تير پيكان لاغرشان كرده است . وقتى به آنان نگاه كنند پندارند رنجور و بيمارند در حالى كه از كمال صحت و سلامت برخوردارند. آنان را به تشويق در گفتار و جنون مهم كنند. بى گمان ترس از دوزخ و عذابهاى آن آنان را پريشان و به خود مشغول كرده است .

بدان ! بزرگترين و بايسته ترين كار براى سالك چنگ زدن به عنايت پيامبراسلام واهل بيت پاك او عليهم السلام و جلب شفاعت آنان است .

ما گرفتار دورانى هستيم كه نادانيها بسياراست و براهين روشن و كتابهاى هدايت بى بهاست . گناه و جهالت براهل آن حاكم شده و ستم و تجاوز بر آن استيلا يافته است .

آنان چونان ستارگان وقتى يكى از ديده پنهان شود ديگرى بدرخشد. آنان خورشيد ظلمت زا ،آموزگاران اهل تقوا و حجتهاى خدا بر آفريدگانند و نيكوترين دعوت ويژه آنان است .

فروغ همه انوار و آشكاركننده و به فعليت رساننده استعدادها و نتیجه هايند.از پرتو نور آنان هستى پيدا شده است و به بركت وجود آنان استعدادها به فعليت رسد و موجودات بار و نتيجه دهد.

گنجينه اسرار حق اند. هر آغاز گشايش و فرجامى به بركت وجود مبارك آنهاست مبادا! كه ازاين انوار مقدس غافل شوى واز فيض كامل و همه گير آنان محروم گردى .از رحمت پردامنه آنان ناميد مباش . زندگى و خط مشى آنان راالگوى خويش كن بى گمان آنان بهترين الگو و پيشوايند.

به دنيا چونان بى رغبتان و رويگردانان بنگر. بى ترديد دنيا ساكنان و وطن گزينان خود را به زودى رها مى كند. شاديهاى آن آميخته بااندوه است و صلابت و نيروى مردانشان با ناتوانى و سستى قرين .

متاعهاى چشم گير و شگفت آور دنيا فريبت ندهد زيرا آدمى جز كفنى از آنها نخواهد برد.

رحمت خدا بر كسى كه اندیشه کند و عبرت گيرد پند آموزد و دل آگاه گردد آنچه از دنيا كه نماى هستى دارد ديرى نپايد و نمود اندكى كه از آخرت دراين دنيا مى بينى ازلى و جاودان بماند زيرا هر چه به شمارش در آيد ماندگار نيست . آخرتى را كه انتظار مى بريد به زودى مى رسد و آنچه روى گردانى  بسيار نزديك است . رحمت خدا بر كسى كه جايگاه واندازه خويش شناسد و پااز گليم خود بيرون ننهد. در نادانى و جهالت مرد همين بس كه اندازه خويش نشناسد. دانشمند واقعى كسى است كه اندازه وارزش خود شناسد و پااز قلمرو وجودى وارزشى خود بيرون نگذارد راه سالكان پويد و در صراط مستقيم گام بردارد.

آگاه باش ! بدترين افراد كسى است كه خداونداو را به خود وانهد واو از راه ميانه منحرف شده و بى راهنما به حركت خودادامه دهد. چون او را به دنيا و متاع آن خوانند آغوش گشايد و درانجام كارهاى آخرت كسل و بى حال باشد.

دريغا ما در زمانى زندگى مى كنيم كه معارف دين و معالم هدايت كهنه و فراموش شده است . تنها مخلصان و سرسپردگان به حق دراين روزگار نجات يابند مردانى كه در عين شناخت دقيق مردم و حضور در جوامع ناشناخته و گمنام اند آنان چراغ فروزان هدايت و تابلو راهنماى سالكان اند.

آگاه باش . همانا خدا سنت مجازات زودرس را در دنيااز شما برداشته است ولى سنت[ ابتلاء] و آزمايش برپاست چنانچه خداى سبحان فرمود:[ ان فى ذلك لايات وان كنا لمبتلين ].

ما گرفتار دورانى هستيم كه نادانيها بسياراست و براهين روشن و كتابهاى هدايت بى بهاست . گناه و جهالت براهل آن حاكم شده و ستم و تجاوز بر آن استيلا يافته است .

ستم و تجاوز به دست كوردلان حقايق ناشنوان و گنگان دراظهار حق بسيار شده است . داروى درد خود رااز پايگاههاى غفلت و بى خودى و جايگاههاى حيرت و سرگردانى مى جويند. به نور حكمت ره نمى جويند و با حقايق معرفت بينا و بصير نمى گردند. بينشهاى والا را بكار نمى گيرند واز نور علم و هدايت فيض نمى برند. چون نشانه اى روشن ببينندانكار آن كنند و در مواجهه با حقايق هتك آن كنند واگر با علم قاطعى روبرو شوند خود را به نادانى زده واز آن روى گردانند. آنان در آن وادى ظلمت و حيرت چونان چهار پايان اهلى و بسان سنگ خارند. دلهايشان همانند تخته سنگ بلكه از جهت قساوت و حق ناپذيرى سخت تر است.

مردمش همچون گرگان سردمداران آن چونان درندگان نيازمندان آن مردگان و قشر متوسط جامعه چپاول شدگاند .

راستى و صداقت كاستى پذيرفته است . دروغ فراوان شده است . در دل بر يكديگر كينه و خصومت برند و در زبان اظهار دوستى و محبت كنند. به خدا پناه مى برم ازاين مردمى كه پندهاى رسا سودشان ندهد و حجتهاى قاطع گوياشان نسازد نشانه هاى رونش پرچمهاى راهنما و براهين كامل هدايتشان نگرداند.

اموراعتباريه جانمايه جامعه شده است . حقايق در حال فرسايش است . سينه ها و قلبهااز دريافت معانى بلند ناتوان و گنجايش بهره ورى از فيوضات الهى دليلهاى روشن و معانى بلند رااز دست داده اند.

خداى را خداى را بر مواظبت اخلاقيات چه آن راه آخرت شما وسكوى رسيدن به معارف است .

خداى را خداى را براقامه نماز آن ستون دين شماست . خداى را خداى را در مراعات حقوق پدر و مادر زيرا مراعات آن بر شما واجب و فريضه است .

خداى را خداى را برانجام همه واجبات و گريزاز همه گناهها و تباهيها. زندگى چند روزه ديا فريبتان ندهد. روزى او بهتر و جاودانه است .

والسلام خير ختام كتبه العبدالعاصى محمدتقى


منبع مجله حوزه شماره 36

تنظیم رضایی  گروه حوزه علمیه