تبیان، دستیار زندگی
كبر یكى از آفات علم است و بازتاب عینى وانعكاس خارجى غرور... كه گفتیم غرور هم از آفات علم است و كبر و غرور هر دو زائیده یك احساس غلط و پندار موهوم درونى است .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آفات علم 3
علم

كبر يكى از آفات علم است و بازتاب عينى وانعكاس خارجى غرور... كه گفتيم غرور هم از آفات علم است و كبر و غرور هر دو زائيده يك احساس غلط و پندار موهوم درونى است .

قسمت اول و دوم را اینجا بخوانید

لینک های مرتبط با موضوع را اینجا ببینید

[ غرور] اولين آفتى بود كه براى علم عنوان شد. و نيز معنايش نمودهايش و آثار سوءش واينكه[ غرورعلمى] هم[ داشته ها] را بى ارزش و هم از رسيدن به[ نداشته ها] باز مى داشت ... واينكه[ لاادرى] چه سپر نگهدارنده خوبى است و گفتنش نشانه شجاعت و تواضع !

نمونه هائى هم از كلام و خصوصيات بزرگان از نظرتان گذشت .اينك دومين آفت علم مطرح است .

يعنى[ كبر] ...

1-كبر

عيساى مسيح[ع] فرمود: [گياه در زمين هموار و نرم مى رويد نه در سنگلاخ ! حكمت هم در قلب متواضع آباد مى گردد نه در قلب متكبر.

آيا نمى بينيد كه هر كس سربرافرازد تا سقف سرش مى شكند ولى ... آنكه گردن را پائين بگيرد در پناه و سايه سقف قرار مى گيرد؟]! 1

سخن از آفات علم است .

آنچه در مرحله درونى است [ كبر]است . به مرحله بيرون كه مى آيد [تكبر]است . پس تكبر ثمره آن كبر درونى است .

از[ غرور] گذشتيم انشاءالله به سلامت .واينك[ ... كبر] پيش روى ماست به عنوان خطرى در كمين و دامى فرا روى و غده اى چركين در درون و بيمارى مهلكى در قلب .

[علم] تيغ دو دم است . علم همچنانكه[ تواضع] مى آورد [ كبر] هم مى آورد. تا بر قلب كه وارد شود!

تواضع [ ثمر] علم است و تكبر [ شرر] آن ؛آن مى سازد واين مى سوزد.آن بالا مى برد و اين بر زمين مى زند. آن رشدآوراست واين مانع رشد.

در هر دو صورت علم بر قلب عالم نشسته است . دل ظرف دانش گشته ليكن همه دلها در برابر علم يكسان نيستند.

اگر ظرف علم سالم و پاك باشد [ خوف] و[ خشيت] مى آورد.

اگر نفس غير مهذب باشد [ تجبر] و[ تكبر] مى آورد. [خشيت] ميوه درختى است كه علم نام دارد اگر در[ نفوس مهذب] و جان هاى پاك كاشته شود.

[تفرعن] حنظل تلخى است كه از بذر علم در قلوب آلوده مى رويد.خداوند در بيان خويش با مفهوم حصر بيان مى كند كه :

[ انما يخشى الله من عباده العلماء] 2

فقط دانشمندان از ميان بندگان خدا از پروردگار مى ترسند:

واگر علم خشيت آور نبود يا علم علم نيست يا قلب از سنگ است و سختتراز سنگ .

[كبر] چيست ؟

كبر يعنى خود بزرگ بينى خود بزرگ پندارى بزرگى فروختن .

كبر يكى از آفات علم است و بازتاب عينى وانعكاس خارجى غرور... كه گفتيم غرور هم از آفات علم است و كبر و غرور هر دو زائيده يك احساس غلط و پندار موهوم درونى است .

حقارت نفس داشتن و خود را بزرگ نشان دادن شخصيت خيالى داشتن است .

كار آنكس كه بدون كالا به بازار فروش مى رود و با دست خالى جنس و متاع نداشته مى فروشد طبل تهيى كوبيدن است واز دور آواز دهل بر آوردن .

نقش بر آب زدن است و خط بر دريا نوشتن !

اين احساس كاذب بزرگى و عظمت كه زائيده علم درانسانهاى كم ظرفيت است . يك حس و خصلت درونى است كه نمود ظاهرى آن به شكلهاى گوناگون ديده مى شود.

آنچه در مرحله درونى است [ كبر]است . به مرحله بيرون كه مى آيد [تكبر]است . پس تكبر ثمره آن كبر درونى است .

بخاطر دانائى و آشنائى به يك سرى اصطلاحات و مباحث علمى و مسائل فنى و تخصصى آنكس كه خود را بالاتراز ديگران مى بيند و ديگران را پائين تر و كمتراز خود او گرفتار كبراست .

كبر نوعى تورم شخصيت است .

آنكس كه خود را نمى شناسد يا خود را فراموش مى كند و نمى داند كه چيست و چه دارد و غافلست كه هر چه دارداز خداست چون رابطه اش با مبدا قطع مى شود. - حتى در مرحله توجه و آگاهى - سر مى كشد باد مى كند متورم مى شود خود بزرگ بين مى گردد كبر در دلش خانه مى سازد خانه دلش جاى كبر مى شود و دراين صفت و آثار سوء آن به ابليس اقتدا مى كند.

كبرازالقائات شيطانى است شيطانى كه بخاطر همين كبر هلاك شد و اعمالش تباه گشت و خودش رانده درگاه حق و مغضوب خالق و منفور خلق گرديد. ديگران را هم در همين برهوت مى كشد وازارتفاع خطرناك[ كبر] به پرتگاه هلاكت بار[ تكبر] پرتاب مى كند. متكبران سرانجامى جز آنچه كه پيشوايشان ابليس گرفتارش شد ندارند.

براى يك فرد احساس عظمتى كه دراو نيست كبراست .

تصور مقام و موقعيتى كه برتراز شان اوست و توهم جايگاهى والا براى خويش بدون شايستگى آن تكبراست .

و قرار گرفتن در محلى و موقعيتى كه لايقش نيست استكباراست . و ... چه دردناك است كه آنچه طبيعتا تواضع آفرين و خشيت آوراست مايه تكبر و تفرعن و تجبر گردد.

البته ايرادى به[ علم] نيست ... گير كار واشكال مساله در قلب صاحب علم است .

به قول سعدى :

باران كه در لطافت طبعش خلاف نيست

در باغ لاله رويد و در شـــــــوره زار خس

و به قول فيض كاشانى[ ره] در تمثيلى كه نقل مى كند:

[علم همچون بارانى است كه از آسمان فرود مى آيد. شيرين و صاف ! ريشه درختان از آب باران مى نوشند و براساس طعم درختان آب هم دگرگون مى شود ميوه تلخ تلختر مى شود و ميوه شيرين شرين تر. علمى را هم كه افراد فرا مى گيرند همينگونه است و به اندازه و به حسب همت ها و خواسته هايشان دگرگون مى شود. در متكبر كبر مى افزايد و در متواضع تواضع و فروتنى]...


 * سخنرانی استاد علی صفائی حائری با عنوان «غفلت و غرور»

سخنرانی آیت الله العظمی بهجت با موضوع توصیه به مبلغان دینی

سخنرانی آیةالله جوادی آملی :عبادت بودن كسب علم جهت اصلاح خود و جامعه و غفلت بسیاری از طالبان علم از آن

--------------------------------------------------------------------------------

تنظیم برای تبیان حسن رضایی گروه حوزه علمیه

پاورقى

1. محجه البيضاء ج 6 ص 231.

2. فاطر.28.