تبیان، دستیار زندگی
ابن مسعود صحابى معروف پیامبر گفته است : دیوانه كسى است كه درباره هرچه كه ازاو بپرسند نظر و فتوا بدهد [ نمى دانم] سپر داناست .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آفات علم
9de

ابن مسعود صحابى معروف پيامبر گفته است : ديوانه كسى است كه درباره هرچه كه ازاو بپرسند نظر و فتوا بدهد [ نمى دانم] سپر داناست .

شگفت نيست اگر به جاى بحث از ارزش علم و فضيلت علماء و مقام دانشمندان از[ آفات علم] و خطرهاى نشسته در كمين[ طالبان علم] سخن بگوئيم .شايد كه توفيق[ پيشگيرى] كه بسى آسانتراست ما را از[ درمان] كه دشوار و مردافكن است آسوده سازد.مگر نه اينكه وطيفه ما پاسدارى از ارزش ها و مكرمت هاست ؟!علم تيغ دو دم است و گاهى دسته خود را هم مى برد.

علم اگر سازنده است سوزنده هم هست .اگر شفا دهنده است [ بيمارى زا] هم مى تواند باشد.اگر[ آفت زدا]است [ آفت زا] هم هست .اگر[ ملاك برترى] است عامل تباهى هم هست .

اگر نيروى پيش برنده و بالا برنده و هدايت كننده است موجب انحطاط و سقوط اخلاقى و دورى از مقام قرب الهى هم هست .پيامبراسلام[ ص] فرموده است :

[ هركه بر علم خو بيفزايد ولى بر هدايتش افزون نگردد از خداوند دورتر مى گردد] 1 . آرى علم كه موجب قرب به خداونداست ممكن است در صورت بروز آفت موجب بعد گردد.

اين تاثير متضاد در علم انگيزه اهتمام بيشتر و دقت افزون تر در [آفات علم] است تا در مسير كسب دانش و تحصيل علم با بصيرت گام بر داريم و لغزشگاههاى راه را بشناسيم و كمينگاههاى ابليس را شناخته و منفذهاى عبور شيطان را به قلب  پيدا كنيم و آنها را ببنديم و آگاه باشيم .اگر به رسالت علم آگاه باشيم و به تعهدات[ عالم بودن] پاى بند درجات رفيع به همراه دارد و گرنه[ دركات جحيم] سرنوشت عالم غير مهذب و داناى لاقيد و آگاه بى تعهداست .

رسول گرامى اسلام (ص) فرموده است:

[ هر علم و دانشى در روز قيامت [ و بال] است مگر براى كسى كه به آن عمل كند] 3 .

در نظام ارزشى اسلام و طبق بيان قرآن سه چيز ملاك ارزش و ميزان برترى و فضيلت افراد شمرده شده است :

1- [ جهاد]... (فضل الله المجاهدين ...).

2- [ تقوا]... ( ان اكرمكم عندالله اتقيكم ).

3- [ علم] .

و نيز:[خداوند درجات مومنان و صاحبان علم را بالا مى برد] .

و آنچه درباره ارزش علم و مقام علماء دراحاديث بيان شده به اندازه اى زياد است كه دراين مختصر نمى گنجد و نه اين نوشتار در صدد بيان آنهاست .

كافى است كه شما جلداول[ اصول كافى] جلداول[ محجه البيضاء] جلداول و دوم[ الحياه] [ منيه المريد] شهيد ثانى و دهها كتب حديث واخلاق را مطالعه كنيد تا به ياد آوريد كه امامان دين و پيشوايان درباره اهل علم و صاحبان دانش چه گفته اند.وقتى طبق احاديث:

[ علماء همچون شهيدان شفاعت مى كنند]. 7

برتی  عالم بر عابد همچون فضيلت ماه بر ستارگان است] .و[ جويندگان دانش محبوب خدايند]. 8

[ عالمان تا بقاء روزگار جاويدند اگر چه بدن هايشان از بين رفته باشد]. 9

[ گرانبهاترين افراد داناترين آنان است و بى قيمت ترين مردم كم دانش ترين آنان] . 10

[ نگريستن به چهره عالم عبادت است]. 11

تعظيم واحترام عالم فرض و به ديدار علماء رفتن مستجب است و پاداش طواف خانه خدا دارد و نشستن در محضر عالم براى فرا گرفتن دانش نزد خدااز عبادت هزار شب برتراست] .و[ فرشتگان بالهاى خويش را براى جويندگان علم مى گسترند]. 13

و... دهها تعبيرارزش گذار ديگراز زبان معصومين به بهاى آن گوهر مى توان پى برد.

اينها نشانه ارزش والاى[ علم] و جايگاه منيع و بلند[ عالم] است .

در عين حال باز هم عجيب نيست صحبت كردن از[ آفات علم] ...  چرا كه به موازات اين ارزشهاى برين و مرتبه والاى دانش پاسدارى ازاين در گرانمايه و گوهر شبتاب وارزش آفرين هم دشواراست و شرائطى را مى طلبد و رعايت نكاتى را لازم دارد كه در غيراينصورت اين فروغ به خاموشى مى گرايد و اين[ ارزش] يا فاسد مى شود يا مورد دستبرد دزدان عقل و دين قرار مى گيرد.

و علم بجاى[ قاتق نان] بودن [ قاتل جان] مى گردد و بجاى[ درمان] [درد] مى آفريند و به جاى[ نوش] [ نيش] مى گردد. و[ نجات] كه نمى دهد [گرفتار] هم مى كند و بار را سبك كه نمى كند سنگين تر هم مى كند و به تعبير حضرت رسالت در حديث ياد شده اگر مورد عمل نباشد و راهنما نگردد [ وبال] مى گردد.

و چه دردى بزرگتر از[ چراغ داشتن و بيراهه رفتن] ...

بهتر آنست كه در شناخت آفت هاى علم و عوامل تباهى آفرينى كه در سايه علم به سراغ انسان مى آيد به سخن خداوند و گفتار پيشوايان دين استناد كنيم .

كه خداوند آفريدگار ماست وائمه مربيان معنوى واخلاقى ما هستند و كلامشان حجت است و قضاوتشان سند.

اولین آفتی که علم دارد :

1-غرور

غرور، بيهوده طمع بستن، نابجا اميدوار بودن، فريفتن  خودخواهى است، خود راخوب پنداشتن، خود رااز خطا واشتباه مبرا دانستن، و از خود راضى بودن است .

مغرور كسى است كه درباره خود نسبت به دارا بودن فضائل يا وارستگى از رذائل قضاوتى غلط دارد و خود را عوضى گرفته است و شخصيتى موهوم براى خود مى شناسد.

مرحوم نراقى مى فرمايد:

  1. [ غرور تمايل به چيزى است كه با هواى نفس موافق است و طبع انسان به آن شبهه ها و خدعه هاى شيطانى متمايل است . پس كسى كه بخاطر شبهه اى تباه پندارد كه بر خيراست اكنون يا در آينده مغروراست]... 15

علم ممكن است چنين ديدى را براى تو فراهم سازد ؛ همينكه خود را دانا و آگاه و آشناى به مسائل ديدى در خود نوعى برترى و فضل احساس مى كنى و خود را بالاتر از ديگران مى پندارى و براى خود شانى والاتراز ديگران قائل مى شوى .

كلا قدرت فسادآوراست و زمينه ساز غرور، مگر آنكه انسان قدرتمند مهذب باشد و قدرت مغرورش نكند و بداند كه او [ نياز مطلق] در برابر ]كمال مطلق] است .به تعبير قرآن كريم:[ انتم الفقراءالى الله والله هوالغنى الحميد] 16 .

گفتيم كه قدرت و توانائى و احساس بى نيازى سبب ساز فساد و طغيان است :[ان الانسان ليطغى ان راه استغنى] 17 .

[ علم] هم نوعى قدرت است، قدرت بر ادراك مسائل توانائى بحث و بيان قدرت كلام و جدل و نقد واستدلال و اثبات و رد... غرورآوراست .اگر جاهل باشى، احساس نياز مى كنى و متواضع هستى؛ ولى اگر دانائى و نيمچه معلوماتى دارى چون احساس بى نيازى واستغناء مى كنى زمينه غرور در تو پيدا مى شود.

اگرانسان [ توجه] نداشته باشد همين علم به خاطر غرور آفرينى اش عامل انحطاط مى گردد و عالم فكر مى كند كه علامه است و همه چيز را مى داند واز نظرات ديگران مستغنى است واز آموختن بى نياز... علمى نيست كه نداند، بحثى

نيست كه در آن صاحبنظر نباشد، ميدانى نيست كه در آن نتوانداسب سخن و بحث و نظر بدواند و...از پرسيدن ابا دارد و از تذكرات ديگران مى رنجد.

يكى از سپرهاى حفاظتى انسان [نمى دانم] است .

آنكه به خاطر غرور علمى اش هرگز جمله[ لاادرى] را بر زبان نياورد روشن است كه گاهى حرف هاى بى مدرك و سخنان خام و نپخته و دروغ هاى بزرگ و بافته هاى بى اساس از او شنيده شود.

ابن مسعود صحابى معروف پيامبر گفته است : ديوانه كسى است كه درباره هرچه كه ازاو بپرسند نظر و فتوا بدهد [ نمى دانم] سپر داناست . 18

امام صادق[ ع] فرموده است:[ اگراز شما چيزى پرسيدند كه نمى دانستيد بگوئيد: نمى دانم] 19 . روشن است كه گفتن اين سخن شجاعت و شهامت مى خواهد و در مغرور چنين توانائى نيست .

غرور علمى گاهى موجب رد روشن ترين حقايق مى گردد.

غرور علمى گاهى سبب نپذيرفتن[ حق] و عناد در بحث علمى مى گردد.

غرور علمى گاهى عامل توجيه و اشتباه است .

خوب است از زبان مرحوم سيد عبدالله شبر بشنويم كه مى گويد:

  1. [...برخى از صاحبان علم كه دچار غرورند در عين حال كه اخلاق باطنى را دانسته و به آفت ها آشنايند ولى فكر مى كنند كه ازاخلاق ناپسند بدورند و نزد خداوند والاتراز آنند كه امتحان شوند وامتحان مختص عوام است و هر گاه عوامل و نشانه هائى از كبر و رياست طلبى و برترى جوئى آشكار مى شود( در مقام توجيه و دفاع از خود) مى گويند:اين كبر نيست بلكه عزت دين وابراز شرافت علم و يارى خداو به خاك ماليدن دماغ مخالفان است و هر گاه زبان به بيان حسودانه درباره همرديفان گشوده مى شود آنرا [ حسد] نمى پندارند و مى گويند:اين خشم گرفتن بخاطر حق و رد دشمنى و ستم اهل باطل است ... واگر ريا به خاطر آنان بگذرد مى گويند: غرض از اظهار دانش و بيان عمل تشويق مردم براى تبعيت است تا به دين خدا رهنمون شده واز عقاب خدا نجات يابند... شيطان اينگونه كار زشت را در نظرشان زيبا جلوه مى دهد[ 20

در آفت علم، در زمينه غرور؛ همين بس كه صاحبان علم اگر داراى قلب پاك و شناخت صحيح نباشند هر چه كمتر بدانند مغرورترند و ادعايشان هم بيشتراست و هر چه بيشتر بدانند كم ادعاتر مى شوند. در هر رشته اى انسان بتدريج مى داند كه چيزى نمى داند.اگر چنين شد اين نشان كمال است و گرنه دليل غرور.داناى واقعى كسى است كه با علم به نادانى خويش پى برده باشد.

در نهايت بايدانسان عالم به اين نتيجه برسد كه هنوزالفباى علم را هم فرا نگرفته و بداند كه علوم بشرى فقط توانسته است خراشى مختصر در ديواره عظيم و بلند و پر حجم مجهولات و نادانيهاى بشر ايجاد كند.

( ادامه دارد)


تنظیم برای تبیان حسن رضایی

پاورقى ها

1. من ازداد علما يزدد هدى لم يزدد من الله الا بعدا ( الحياه

جلد دوم صفحه 276).

2. گلستان سعدى باب هفتم داستان جدال سعدى با مدعى .

3. كل علم وبال يوم القيامه الا من عمل به (نهج الفصاحه - حديث

2168).

4. هل يستوى الذين یعلمون والذين لايعملون ؟ (زمر9).

5. يرفع الله الذين يعلمون والذين اوتوالعلم درجات (مجادله 11).

6. پيامبراسلام : يشفع يوم القيامه ثلاثه :الانبياء ثم الشهداء (محجه البيضاء ج 1 ص 16).

7. پيامبراسلام : فضل العالم على العابد كفضل القمر ليله البدر على سائرالواكب .

8. پيامبراسلام :الاان الله يحب بغاه العلم . ( الكافى - ج ص 30).

9. على[ ع] :العماء باقون ما بقى الدهر.. (نهج البلاغه فيض حكمت

139).

10. پيامبراسلام :اكثرالناس قيمه اكثر هم علما واقل الناس قيمه اقلهم علما (سفينه البحار ج 2 ص 219).

11. پيامبراسلام :النظرالى وجه العالم عباده ( الحياه ج 2ص 225). 12. پيامبراسلام :الجلوس ساعه عند مذاكره العلم احب الى الله من قيام الف ليله ( الحياه ج 2ص 226).

13. پيامبراسلام :ان الملائكه لنضع اجنحتها لطالب العلم رضى بما يصنع (محجه ج 1 ص 20).

14. كهف آيه 104.

15. جامع السعادات جلد 3 صفحه 3.

16. فاطره آيه 15.

17. علق آيه 6 و 7.

18.ان الذى يفتى الناس فى كل ما يستفتونه لمجنون . (محجه البيضاء ج 1ص 146).

19.اذا سئل رجل منكم عما لايعلم فليقل : لاادرى . (محجه البيضاء ج 1ص 147).

20.الاخلاق صفحه 119.