تبیان، دستیار زندگی
چه كس به امید پذیرایى به آستانه تو فرود آمد كه پذیرایش نكردى ؟ چه كسى بار خویش به امید عطا و بخشش در درگاه تو افكند كه چیزیش نبخشیدى ؟ آیا نیكواست كه در خانه تو نومیدانه باز گردم بااینكه جز تو مولایى زبانزد به احسان و نیكویى سراغ ندارم ؟ چگونه در غیر توام
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نامه عالم ربانى مجتبى قزوينى خراسانى
9'de 1('fi e,*(i b2hjfi .1'3'fi

نور چشم عزيزم ... ادام الله تاييدانه - تقاضاى يادداشت نصيحت 1 از كسى كردى كه خود در گرداب دنيا و شهوات و سركشى نفس اماره فرو مانده و بيچاره است واميدى غيراز رحمت و رافت ذات عالم قادر حى قيم رحيم كريم غفار ندارد خاب من كان رجائه سواك . واين اميد و رجاء به خداوند مهربان داناى توانا فطرى بشر و دستور قرآن مجيد و پيغمبر وائمه دين - صلى الله عليهم اجمعين است .

سيدساجدين و زين العابدين على بن الحسين - صلوات الله عليهما - مى فرمايد:[... من الذى نزل بك ملتمسا قراك فما قريته ؟ و من الذى اناخ ببابك مرتجيا نداك فمااوليته ؟ايحسن ارجع عن بابك بالخيبه مصروفا ولست اعرف سواك مولى بالاحسان موصوفاگ كيف ارجو غيرك والخير كله بيدك ؟ كيف اومل سواك والخلق والامرلك - تا آخر دعاى شريف .2  يعنى:چه كس به اميد پذيرايى به آستانه تو فرود آمد كه پذيرايش نكردى ؟ چه كسى بار خويش به اميد عطا و بخشش در درگاه تو افكند كه چيزيش نبخشيدى ؟ آيا نيكواست كه در خانه تو نوميدانه باز گردم بااينكه جز تو مولايى زبانزد به احسان و نيكويى سراغ ندارم ؟ چگونه در غير تواميد بندم بااينكه سرچشمه همه خيرها و نيكوييها تويى ؟ و چگونه آمال خويش نزد ديگرى برم بااينكه همه كاينات آفريده تواند واز آن تو؟.

و به اين مضامين ازائمه - عليهم السلام - درادعيه و روايت زياد وارد شده بايداميدوار باشيم 3 و ياس از پروردگاراز گناهان كبيره به شمار رفته 4 . لكن اساس و ريشه اميدوارى دو امر مهم است :

اول : معرفت پروردگار متعال 5 به ربوبيت واوصاف كمال و جمال چنانكه ذات مقدس به توسط قرآن مجيد و پيغمبراكرم - صلی الله عليه و آله و سلم - و ائمه هدى - عليهم السلام - بيان فرموده نه چنانكه علماء بشر به آراء و عقول ناقص خود مشى كردند.

دوم : شناسايى خود به عبوديت و فقر و عجز واحتياط و بيچارگى و ناتوانى و قصور و تقصير تمام كمال رجاء 6 - كه باعث نجات باشد - توسل و تشبث و ولايت اهل بيت عصمت - عليهم السلام - و عمل به دستورات و فرامين آن وجودات مقدس .7

و شكى نيست كه هر مقام و كمالى را خواسته باشيم بايد متوجه و متوسل و به مقام ولايت ائمه - عليهم السلام - باشيم [ من ارادالله بدء بكم ومن وحده قبل عنكم ومن قصده توجه بكم] .8.

سيما در زمان غيبت بايد متوسل به ذيل عنايات ولى عصر - عجل لله فرجه و سلام الله عليه و روحى فداه - باشيم و وجود مباركش را ليلا و نهارا متذكر و فراموش و غفلت نكنيم . و بدانيم كه از جانب ذات اقدس ربوبى - جلت الاوه - ولى امر و[ واسطه] بين [خالق] و[ خلق] است و[ فيوضات] به بركت[ وجود مباركش] به ما مى رسد و آنچه بخواهيم بايد به بركت آن حضرت بخواهيم .

و در خاتمه عرض مى كنم:[ از تفكر]9 و[ تامل] و[ محاسبه] 10 درافعال واحوال[ جسمى] و[ روحى] غفلت نكنيد كه باعث تنبه و تذكر و تصحيح اعمال و تحسين اخلاق خواهد بود. چنانكه شفاها به نحو تفصيل عرض كردم . واستدعا دارم كه اين فقير و محتاج و داعى را در حايت و ممات فراموش نفرمائيد. والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته .

الداعى : مجتبى القزوينى

--------------------------------------------------------------------------------

پاورقى ها:

1- نصيحت و موعظه پند واندرزى از شادگرانه است كه از روى لطف و مهربانى ادا مى گردد و باعث رهايى از غفلت (بالمواعظ تنجلى الفغله - [ غررالحكم] .145) و بيدارى (ثمره الوعظالانتباه[ - غررالحكم] .158) و صفاى نفس و روشنى قلب ( المواعظ صقال الفوس و جلاءالقلوب - [ غررالحكم] .29) مى شود قلبهاى پاك و جوياى پاكى موعظه را مى پذيرند و دلهاى غرق در شهوت واستكباراز آن سوى نمى برند غير منتفع بالعظات قلب تعلق بالشهوات - غررالحكم.233.

اين سنت سازنده يعنى طلب موعظه و نصيحت از بزرگان و رفتگان راه در حوزه هاى قديم به گونه اى رايج بود. و چنان بود كه گاه استادان بزرگ از شاگردان خويش طلب موعظه و نصيحت مى كردند (چنانكه در مورد ميرزا حسن شيرازى ميرزاى بزرگ و آخوند ملا فتحعلى سلطان آبادى معروف است ). وامروزاين سنت به دست فراموشى سپرده گشته است . با اينكه اكنون بايد بيش از پيش اين امر تربيتى عظيم احيا گردد تا فضلا و طلابى كه براى حفظ[ رسالت انقلاب] از حوزه ها به سوى جامعه سرازير مى گردند و به ميان دينا و زندگانى دنيا مى روند و مسئوليتهايى سنگين مى پذيرند از فسادها وانحرافها مصون باشند واز انحطاطها بگريزند وازاميال و خواهانيها چشم بپوشند... .

2- از[ مناجاه الراجين] مناجات چهارم از[ پانزده مناجت] (مناجات خمس عشره ). 3- چنانكه در[ غررالحكم] .68 چنين آمده است[ . اجعلوا كل رجائكم لله - سبحانه و لاترجوااحدا سواه فانه ما رجااحد غيرالله الاخاب] يعنى:[ همه اميدهاى خود را به خداى سبحان بنديد و به هيچ كس جزاواميدوار نباشد كه هر كس به جز خدااميد بست نوميد گشت] .

4- در[ قرآن كريم] است : [... ولا تياسوا من روح الله انه لايياس من روح الله الاالقوم الكافرون] يعنى:[ از كارگشايى خدا نوميد مباشيد كه جز مردم كافر كسى ديگراز كارگشايى و گشايش رسانى خدا نوميد نخواهد گشت] .

و در حديث رسيده است: [ عبدالعظيم بن عبدالله الحسنى قال : حدثنى ابو جعفرالثانى قال : سمعت ابى يقول : دخل عمرو بن عبيد على ابى عبدالله[ع] فلما سلم و جلس تلا هذه الايه: [الذين يجتنبو ن كبائر الاثم والفواحش] ثم امسك ؟ فقال له ابوعبدالله ماامسكك ؟ قال احب ان اعرف الكبائر من كتاب الله تعالى . فقال : يا عمرو:اكبرالكبائر الاشراك بالله يقول الله تعالى: [من يشرك بالله ففد حرم الله عليه الجنه] يعنى: حضرت عبدالعظيم حسنى روايت كرده است ازامام جواد[ ع] كه آن امام گفت :از پدر خود (حضرت على بن موسى الرضا [ع] ) شنيدم كه مى گفت : عمرو بن عبيد ( از پيشروان معروف معتزله در گذشته 124 ه.ق ) نزدامام جعفر صادق[ ع] آمد و چون سلام كردو نشست اين آيه را خواند:[ الذين يجتنبون كبائرالاثم والفواحش آنان كه از گناهان كبيره و فحشاا دورى مى گزينند]... و تا همينجا بيشتر نخواند.امام صادق به او فرمودند: چرا دنباله آيه را نخواندى ؟ عرض كرد: دوست دارم بدانم گناهان كبيره شرك به خدااست . خداى متعال خود فرموده است:[ هر كس به خدا شرك ورزد و براى او در كارى شريكى قرار دهد خدا بهشت را براو حرام خواهد كرد]. پس از شرك ياس و نوميدى (و نوميد كردن ديگران )از كارگشايى و راحت رسانى خدا نيزاز گناهان كبيره است . زيرا كه خداى متعال خود گفته است: [جز مردم كافر كسى ديگراز كارگشايى و گشايش رسانى خدا نوميد نخواهد گشت] . وسائل الشيعه ج 11.260 عيون اخبارالرضا8.26.269.

5- درباره معرفت خدا و تحصيل ايمان قلبى و به دست آوردن يقين در[ قرآن كريم] واحاديث نبوى و تعاليم ائمه طاهرين[ ع] سخنان بسيار رسيده است تا جايى كه به ما آموخته اند كه[ اول العلم معرفه الجباراول قدم علم و دانايى و دانش راستين شناخت خداى بزرگ توانااست] . دراين باره از جمله خطبه هاى توحيدى[ نهج البلاغه] را با تامل و تفكر و در خلوت و تنهايى مكرر بخوانيد و مضامين آنها را بيابيد و در قلب خويش وارد كنيد.

6- براى طالب مبتدى آنچه اهميت بسيار دارد رجاء واميدوارى به لطفها و رحمتها و غفرانها و مددها وامدادهاى الاهى است . بايد چنين طالبى همواره بكوشد تا نيروى رجاء و نورانيت آن را در خودايجاد و تقويت كند شيخ بزرگوار رجاء را[ باعث نجات] شمرده است .البته پس از ورود در سير و طلب حالت خوف نيز رخ مى نمايد ليكن اين خوف توام با رجاء مولد ياس نخواهد بود بلكه خود يكى از عوالم محرك شور و طلب و خروش روحى و تبلور باطنى خواهد گشت . و هر مرتبه اى از مراتب سير باطنى و قلبى خوفى ويژه دارد. كه شيخ بزرگوار صدوق - رحمه الله عليه - آن را در كتاب[ خصال] (ج 10.281 - 282 چاپ انتشارات اسلامى ) بدين صورت بيان داشته است :

انواع الخوف خمسه : خوف و خشيه ووجل رهبه وهيبه فالخوف للعاصين والخشيه للعالمين والوجل للمخبتين والرهبه للعارفين .اماالخوف فلاجل الذنوب قال الله عزوجل:[ و لمن خاف مقام ربه جنتان] ( ارحمان .46) والخشيه لاجل رويه التقصير قال الله عزوجل:[انما يخشى الله من عباده العلماء] (فاطر.28) واماالوجل فلاجل ترك الخدمه قال الله عزوجل:[ الذين اذا ذكرالله وجلت قلوبهم] ( الانفال .2) والرهبه لرويه التقصير قال الله عزوجل: [ويدعوننا رغبا ورهبا] ( الانبياء.90) والهيبه لاجل شهاده الحق عند كشف الاسرار اسرارالعافين قال الله عول:[ ويحذركم الله نفسه] (آل عمران .28) براى اطلاع بيشتر درباره صفت رجاء واهميت آن به كتاب [معراج السعاده] باب چهارم مقام سيم صفت سوم مراجعه شود. .

7- دراعتقاد شيعى ائمه معصومين[ ع] از دو جهت واسطه قرب و رسيدن به خدا هستند: يكى ازاين جهت كه باب الله اند و بايدانسان طالب از طريق آنان و با توجه و توسل به آنان به سوى خدا روى آورد و از آنان بخواهد كه لطف و نظر خاص خداى متعال را براى اواز درگاه خداوند مسئلت كنند. بايد به آنان توه يافت واز طريق آنان و با مدد و نظر عنايت آنان به وادى طلب پا هشت.[ من اتاكم نجى و من لم ياتكم هلك هر كس به سوى شما آمد رست و هر كس نيامد تباه گشت] (زيارت جامعه ). و همچنانكه گرفتاريهاى دنيوى و غمها و فشارها به بركت آنان و با توسل به آنان بر طرف مى گردد[ و بكم ينفس الهمم و يكشف الضر] (زيارت جامعه ) گرفتاريهاى روحى و بى توفيقى و بى نصيبى معنوى نيز بايد به وسيله آنان بر طرف گردد بكم يسلك الى الرضوان راه رسيدن به رضوان الاهى شماييد: (زيارت جامعه ). و دراين مقام و براى فيض طلبى و توجه بيشتر به امامان كه وسايط فيض الاهى اند و باور قلبى به اين حقايق بزرگان توضيه كرده اند كه جويندگان توفيق و معنويت [ زيارات جامعه] را با توجه و تامل و حضور قلب واشاره نفس بخوانند.

جهت دومى كه ائمه معصومين [ع] طريق به خداى متعالند دستورات آنان است .امامان راه عبادت و قرب به خدا را نشان داده اند. طالب بايد با مراجعه به كتب اخلاق حديثى آن را بيابد و برگزيند و عمل كند. تااز هر دو جهت به عروه الوثقاى بى گسست الاهى چنگ زده باشد هم از جهت [ولايت] و هم از جهت [اطاعت] .

8- زيارات جامعه .

9- درباره تفكر واهميت آن احاديث بسيارى رسيده است . از جمله اين حديث شريف از حضرت امام جواد( ع): [القصدال الله بهالقلوب ابلغ من اتعاب الجوارح بالاعمال سيرالى الله از راه دل زودتر به مقصد مى رسد تااز راه اعمال خسته كننده بدنى] (منتهى الامال باب 11 فصل 4). اين گونه احاديث كه متعدد وارد شده است مى رساند كه فكر وتفكر و عبادت فكرى اهميت بسيار دارد.البته براى طالب مبتدى لازم است كه مقدارى دراعمال واحوال خويش و محتواى قلبى خود نيز فكر كند تا همان خود مقدمه محاسبه و مراقبه گردد. دراين باره به كتاب[ معراج العساده] با چهارم مراجعه شود

10- اهميت محاسبه نيز در جاى خود معلوم است . بدون محاسبه و سپس مراقبه نفس به مرتبه اى از تهذيب و كمال نخواهد رسيد. دراين باره در كتابهاى اخلاق عملى از جمله[ معراج السعاده] مطالب و دستورات تمرينى ذكر شده است مراجعه شود. درباره اهميت محاسبه همين اندازه بس كه حضرت امام موسى بن جعفر[ ع] در وصويت خويش به هشام بن حاكم مى فرمايد:[يا هشام ! ليس منا من لم يحاسب نفسه فى كل يوم ان عمل حسنااستزاد منه وان عمل سيئااستغفرالله منه و تاب اليه] اى هشام ! هر كس هر روزاعمال خود را محاسبه نكند واز خود حساب نكد - تااگر خوب كرده بود بر آن بيفزايد واگر كار بد كرده بوداستغفار كند از ما نيست( كافى 2.453 كافى با ترجمه 4.189 القول .292)